یادش بخیر

یاد گذشته ها بخیر ...

خیلی دلم واسه اینجا ، بچه های بلاگ و دوستام و پسر فامیلام تنگ شده بود. بخصوص الان که بیست سالمه و فک میکنم خیلی افکارم تغییر کرده. درست همون روزایی که توی برلین و استکهلم ، توی خونه ی فامیل نشسته بودم و حسرت ندیدن دوستامو محل و شهرو خونمون رو می خوردم.خوشحالم که یادم میاد هنوز پسوورد اینجارو :P

No pain , no gain :)

خیلی زود میگذره

سلاممممممم :)))))))))))))))))))))) خیلی وقته ندیدمتون :(

مرسی از همه ی فیدبک های قشنگتون ...

خیلی زود 20 سالمون شد رف :) . قدر عمرمونو بدونیم 

احتمالا دوباره استارت وب رو بزنم . خیلیا رفتن و کوچ کردن ب اینستا ولی هنوزم هستن یه خیل معدودی 

از دوستان قدیم .

سلام دوستان عزیزم

 من برگشتم دوستان .  الآن فهمیدم که دوری از خونه و کشور آدم چقد زجر آوره :(
ی چند روزی فک می کنم ببینم آپ کنم یا ن ، اصلا ببینم کسی میاد بخونه یا اصلا کسی هست یا ن .

کامنتا رو خوندم لطف داشتید.مرسی

حقايقی در مورده لوگوی طراحی شده المپيک لندن 2012

سلام خدمت همه ی دوستداران وبلاگم،يعنی بيشتر بدانـــيم...

قبل از اين پست اومدم بگم که بچه ها،اين وبلاگ هر ماه با دو تا سه پست بروز ميشود.از بازديدکنندگان محترم

هم ميخوام که نظرشون رو از ته دل برام بگند و اگه مطالب جالب نيست خواهش ميکنم بهم بگين که بيشتر

درباره چه موضوعاتی بروز شوم؟خب بريم سراغ لوگوی المپيک لنـــدن...


المپيک 2012 در کشور انگلستان برگزار شد.اين بازی ها از 6 مرداد آغاز و سرانجام در 22 همين ماه به پايان رسيد.کشورمون ايران هم توانست در اين بازی ها مدال های خوش رنگی به ارمغان بياورد و در مکان 17 جدول توزيع مدال ها قرار بگيرد.اين افتخار بزرگی برای کشور عزيزمون ايران بود.

من به شخصه،کاری به اين مسابقات و کيفيت برگزاری آن ندارم؛بلکه مشکل اصلی لوگوی طراحی شده ی اين مسابقات است.

لطفا کمی به لوگوی المپيک 2012(همين عکس بالا)نگاه کنيد.

حالا از شما ميخواهم که تفاوت آن با کلمه (Zion) به فارسی(صهيون) را بيان کنيد...

اگر کمی دقت کنيم،متوجه ميشويم که هيچ تفاوتی بين اين لوگو و اين کلمه نيست!!

جالب است بدانيم کشور عزيزمون ايران هم در طی بيانيه ای در تاريخ 1 مارس 2011 تهديد به کناره گيری از اين مسابقات کرده و اعتراض خود را به طراحی اين لوگو ابراز کرده است.به نقل از ويکيپديا، رئیس کمیته ملی المپیک ایران(آقای علی آبادی) مدعی‌ست که مدارکی در اختيار دارد که نشان می‌دهد که طراحان اين لوگو، وابستگان به «سازمان‌های صهيونيستی و فراماسونری» هستند. وی هم‌چنین مدعی شد که لوگوی کنونی که نشان‌گر عدد ۲۰۱۲ است، با استفاده از عبارت zion (صهيون) طراحی شده‌است.

واقعا اگر کمی تامل داشته باشيم،اين سوال برايمان پيش می آيد « که واقعا دنيای ما به چه سمتی در حال کشيده شدن است؟» صهيونيست ها به راحتی لوگوی بازيهایی به اين مهمی را با روشی عجيب طراحی کرده و کلمه ی zion را به راحتی نماد اين بازی قرار ميدهند.توجه داشته باشيم که المپيک مکانی‌ست که تمامی کشورهای جهان در آن حضور دارند و اگر اين کلمه درعرش اين بازی ها قرار بگيرد واقعا مشکل ساز است... .



خالق "پفک نمکی" که بود؟


 

صدها میلیون نفر در سراسر جهان آن را از سن کودکی تا بزرگسالی خورده اند، پفک نمکی یا "چیز دودلز" نامی که "موری یوهایی" خالق آن بر رویش نهاد.
موری یوهایی که فرزند یک زوج مهاجر ترک بود در اواخر دهه 1950 میلادی اولین کارخانه پفک نمکی یا "چیز دودلز" را در محله برونکس نیویورک احداث نمود.محصول او به چنان محبوبیتی دست یافت که کمپانی غول پیکر تولید تنقلات "بوردن" در آمریکا در سال 1965 کارخانه سازنده "چیز دودلز" موری یوهایی را از صاحبش خریداری کرد.پفک نمکی عمدتاً با طعم پنیر در بازار عرضه می گردد. بلغور ذرت وآب در داخل دستگاهی به نام اکسترودر پف کرده و پس از عبور ازخشک کن روی آن با مخلوطی از روغن گیاهی ، پودر پنیر ویا سایر طعم دهنده های مناسب ، رنگ مجاز خوراکی ونمک پوشش داده می شود."چیز دودلز" در اواخر دهه 1960 به ایران آمد. در اوایل دهه 1970 میلادی با شکوفایی انفجار آمیز اقتصاد ایران که سرمایه گزاران خارجی و داخلی را تشویق به سرمایه گذاری در کشور کرده بود تولید "چیز دودلز" نیز به خیل عظیم محصولات تولیدی کارخانه های تازه تاسیس در ایران اضافه و نام "پفک
نمکی" از سوی شرکت "مینو" بر روی آن نهاده شد. پاکت نایلنی قرمز رنگی که پفک نمکیهای میگو مانند ترد در آن در انتظار خورده شدن نشسته بودند بخشی از خاطرات کودکی بسیاری از ایرانیان را نیز تشکیل می دهد.
موری یوهایی خالق "چیز دودلز" یا پفک نمکی در روز 27 ژوئیه سال 2010 بدنبال ابتلا به بیماری سرطان در سن 90 سالگی در منزل مجلل خود واقع در لانگ آیلند نیویورک درگذشت.


منبع:http://www.bitrin.com/ARTICLE21530.html


راز کشتی کوئین مری

 

QueenMerry

کوئین مری کشتی مشهوری است که به نگاه برخی بزرگترین و به نگاه گروهی دیگر دومین کشتی بزرگ جهان پس از تایتانیک است. این کشتی در اواخر دهه ی 1920 به انداخته شد و در نخستین سفر خود بیش از 3000 مسافر از بندر «ساوت همپتون» به نیویورک منتقل کرد. این کشتی در جنگ جهانی دوم به خدمت ناوگان دریایی بریتانیا در آمد. این کشتی در سال 1967 و پس از بازنشستگی در معرض فروش قرار گرفت.

این کشتی پس از تغییرات لازم و پرهزینه به عنوان هتل شناور در نزدیکی لس آنجلس فعالیت نوینی را آغاز کرد. اما ادعا شد که در این کشتی، ارواح به طور ثابت در نقاط مختلف آن توسط مسافران و بازدیدکنندگان کشتی دیده شده اند.

یکی از ارواح که در قسمت موتورخانه دیده شده بود متعلق به ملوانی به نام «جان پدر» بود. می گویند روح این دریانورد جوان در حالت پریشانی و بدون وقفه در نقطه یاد شده و در دیگر نقاط کشتی مشاهده می شود.

تعداد زیادی از ارواح در قسمت استخر مجلل آن دیده شده اند. گفته می شود وقتی که این کشتی خالی می شود، صدای شیرجه زدن و شناکردن در آب و خنده های افراد زیادی به گوش می رسد. گاه نیز اثر پاهای مرطوب رو عرشه ی کشتی دیده می شود. از دیگر وقایع غیرطبیعی این کشتی می توان به ادعای تماس های نامشخص تلفنی، جاری شدن بی دلیل آب روی کف عرشه یا روشن خاموش شدن مکرر چراغ های درون کابین اقامت مسافران اشاره کرد.

یک سایت نظرسنجی جالب در مورد خلیج فارس یا خلیج عرب؟!

  سلام و ضمن تبریک عید مبعث به تمامی مسلمانان دنیا.

امروز که داشتم وبگردی می کردم و به وب های دوستام و سایت ها و خبرگزاری ها یه سری می زدم به یه سایت جالب و پر ماجرا خوردم!!! اونم چه سایتی!!؟؟ یه سایت نظر سنجی در مورد خلیج فارس یا خلیج عرب! اگه بتونید انگلیسی های بالای اون سایت رو معنی کنید نوشته که به نظر شما کدامیک از این دو اسم لایق این منطقه(خلیج فارس خودمون) است؟ خلیج فارس یا خلیج عرب؟؟جالب تر این جاست که حدود ۶ میلیون نفر در این نظر سنجی شرکت کردند که حدود ۴۰٪ با خلیج فارس موافق بودند و ۶۰٪ با خلیج عرب...!!!!!!!!!!!!!!!!!

من لینک این سایت نظرسنجی رو اینجا قرار می دم و از دوستای گلم و همه ی بازدیدکنندگان می خوام که به این سایت برند و به خلیج(همیشه)فارس نظر بدند تا به اونا بفهمونیم که اسم این خلیج رو هیچکس نمی تونه تغییر بده!!!                                          

 اینم لینک سایت نظر سنجی:www.persianorarabiangulf.com

                                                                                  ممنون:شروین الوندی

چند سخن برای پارس ها

 

گوته شیطان ادبیات:
روزی دلیری از سرزمین پارس به تصرف جهان خواهد پرداخت و کسی نمیتواند جلویش قد علم کند... .

ناپلئون بناپارت:
اگر نیمی از لشگریانم ایرانی بودند تمام دنیا را فتح میکردم... .

آدولف هیتلر:
اگر مهندسان اسلحه ساز من ایرانی بودند صد سال قبل از تولدم نازی دارای بمب اتمی میشد!

بن لادن:
اگر دنبال مردانی هستی که تا پای خونشان از عهدشان دفاع کنند در سرزمین پارس به کاوش بپرداز!

اسکندر مقدونی:
اگر روزی دیدی که فردی بخاطر کشورش حاضر شده تمام فرزندانش را قربانی کند...
بدان که آن مرد اهل امپراطوری پارس است!!

به ايراني بودنمان افتخار کنيم!!

به ايراني بودنمان افتخار کنيم!!! (ممنون از دوست گلم تينکر)

دانستني هاي علمي انگليسي

 

The universe contains everything that exists: Earth, the Sun, the stars, galaxies (collections of billions of stars), and everything else in space. People have wondered how the universe got started for thousands of years. Most scientists now think they have the answer. They think the universe began about 14 billion years ago with a kind of big explosion. They call the explosion the big bang

WHAT HAPPENED AFTER THE BIG BANG

No one knows what caused the big bang, but scientists think they know what happened all the way back to the first seconds after the big bang

The brand new universe was very hot and very small. It blew outwards very fast. In the first three minutes, matter started to form. Hundreds of years later, the universe looked like a big ball of fire

You can picture the universe as something like a black balloon with white dots painted on it. The black represents space and the white dots are galaxies. Blowing air into the balloon makes it bigger. The spaces between each dot get farther apart as the balloon expands

As it got bigger, the universe got cooler. Hydrogen gas formed. The gas broke into clumps. The clumps came together to make galaxies and stars. Other kinds of matter formed in the stars.   Finally, planets like Earth formed around some stars

IS THERE PROOF OF A BIG BANG

The expansion of the universe is evidence for the big bang. American scientist Edwin Hubble studied light coming from galaxies far out in the universe. In 1929, he found that the galaxies were speeding away from Earth and from each other in all directions. Scientists tracked the paths of the galaxies back to their starting place. They saw that all the galaxies must have started from the same place. Packing all that matter into a small area would make a very dense, searing hot ball—the big bang

Scientists use math to describe how the universe behaves. In the early 1900s, German American scientist Albert Einstein came up with equations that predict an expanding universe. These equations have correctly predicted the motions of stars, planets, and light

More proof came in the 1990s from a spacecraft called the Cosmic Background Explorer (COBE). COBE saw rays coming from far off in the universe. The rays are left over from the early days of the universe. They could only have been created in a much smaller and hotter universe long ago

WILL THE UNIVERSE KEEP EXPANDING

Scientists are not sure what will happen to the universe. They currently think it will keep expanding forever. They even think the expansion is speeding up. But scientists are still studying this question


باتشکر از انديشمند نوجوان :http://andishmandnojavan2.mihanblog.com/                  

شاهين نجفی مرتد

 

سلام خدمت همه ی دوستای گلم.امروز خبری به گوشم رسیده که می خوام بهتون بگم که اگه هم نمیدونید در جریان باشید...(البته علمی نیست)

مثله اینکه یه فردی از قوم رپخوان های ایرانی مقیم آلمان به اسم (شاهین نجفی) به مقدسات و اعتقادات و ائمه ی معصومین ما شیعیان توهین کرده.البته حکم ارتداد او از طرف آیت ا... مکارم شیرازی و سبحانی اعلام شده.امیدوارم در هر جایی که این فرد ملعون وجود داره مسلمانی پیدا شود و او را به جهنم ابدی رهنمون کند...با تشکر

                                                                    Mortade Kasif                                                                      

زاج شناسی رنگ ها

 
تأثیر رنگ ها روی بخش های مختلف بدن بسیار عجیب است و تا حد زیادی مرتبط با چاکراهای انرژی می باشد.تجزیه نور شامل 7رنگ بنفش،نیلی،آبی،سبز،زرد،نارنجی و قرمز می باشد. چهار رنگ اول، بنفش،نیلی،آبی،سبز، تأثیرات مربوط به روح را القا می کند و سه رنگ زرد،نارنجی و قرمز تأثیرات مربوط به جسم را القا می کند.
رنگ قرمز: مزاج گرم دارد. میوه های قرمز رنگ در پاکی خون اثرگذار بوده و باعث ساخته شدن خون جدید می شوند.براثر استفاده از رنگ قرمز ارتعاشات درمان کننده و تقویت کننده ای برقرار می شود.این اثرات در موارد کم خونی،لاغری و نحیفی، سردی دست و پاها و در موارد فقر غذایی می تواند کمک کننده باشد و در تأمین انرژی بدن همراه با سایر مکمل های غذایی بسیار کارساز است. رنگ چهره افراد دموی قرمز می باشد.
رنگ نارنجی: مزاج گرم دارد.رنگ نارنجی علامت انرژی می باشد.این رنگ از اختلاط دو رنگ قرمز و زرد حاصل می شود. اکر رنگ قرمز را نشانه شخصیت و رنگ زرد را نشانگر عقل بدانیم از جمع شدن این دو به غلبه بر خشم و کنترل بر خویش حاصل می شود.
رنگ زرد: رنگ زرد مزاج گرم و خشک دارد.این رنگ علامت هوش،فهم،درایت زیاد و عشق ورزی می باشد. رنگ زرد دارای قدرت درمان کنندگی در مورد دیابت و تحریک روده بزرگ و یبوست می باشد.رنگ چهره افراد دچار غلبه صفرا زرد می باشد که برابری دارد با عنصر آتش.
رنگ سبز: رنگ سبز دارای ارتعاشات متعادل کننده مهمی برای سیستم عصبی می باشد.مزاج این رنگ معتدل است. رنگ سبز موجب تهییج،التهاب یا حساسیت نمی شود. رنگ سبز اثر آرام بخش جدی روی قلب دارد.اثر کنترل کننده رنگ سبز روی افراد دچار فشارخون نیز بسیار مطرح می باشد.استفاده از رنگ سبز برای هر نوع اشکال مربوط به دستگاه گردش خون می توان بهره گرفت.رنگ سبز جهت تمدد اعصاب خسته استفاده می شود.
رنگ آبی: مزاج خنک دارد.رنگ آبی موجب آرامش و تشعشعات صلح آمیز شده، دارای کیفیت خواب آور است. رنگ آبی سبب ایجاد روحیه مثبت و ترفیع فرد می شود.همچنین آبی فیروزه ای برای ایرانیان علامت پیروزی می باشد.
رنگ نیلی: این رنگ شروع لطافت طیف های نور می باشد. نیل به روحانیت،خودکفایی و عقل می باشد. رنگ نیلی موجب گشادگی چشم سوم (دید درون و برون) می گردد و درها را به روی ناآگاه باز می کند. به کمک رنگ نیلی می توان خاطراتی را که مدت های طولانی فراموش شده بود به ذهن بازگرداند.

منبع:http://www.rdmk.blogfa.com/وبلاگ علی دیانی

ساختمان تلسکوپ

wehavetoknow.blogfa.com


با تشکر از علیرضا سنائی

کانون آينه ي مقعر و محدب

کانون آینه های مقعر و محدب

 تصوير درآينه هاي تخت :
آينه هايي معمولي را كه سطح آن ها سطح است آينه ي تخت مي نامند. مشاهده ي منظره اطراف در سطح آب يك استخر ، ديده شدن اشياي مقابل آينه در آن به سبب بازتاب نور از سطح آينه و رسيدن پرتوهاي بازتاب به چشم است. آنچه در آينه ديده مي شود و تصوير شيء مقابل آينه است. شكل (4-10)چگونگي ديده شدن تصوير يك شي ء را در آينه تخت نشان مي دهد.


ويژگيهاي تصوير در آينه ي تخت :
در آينه هاي تخت تصوير را روي ويژه گيهاي زير مي باشد :
1 – فاصله شي تا آينه برابر فاصله تصوير تا اينه است
2 – طول شي برابر طول تصوير در اينه است
3 – تصوير پشت در آينه، مجازي و مستقيم است
4 – تصوير نسبت به شي واروني جانبي دارد ( قسمت راست و چپ قرار مي گيرد)



تصوير حقيقي :
پرتوهاي تابش و بازتابش از سطح آينه كه به چشم مي رسند را پرتوهاي حقيقي مي گويند و تصوير حاصل از اين پرتوها بر روي پرده تصوير حقيقي مي باشد. مانند پرتوهايي كه پس از برخورد به آينه و بازتابش در نقطه اي به هم مي رسند
( تلسكوپ بازتاب)
تصوير مجازي :

از امتداد پرتوهاي واگرايي كه از سطح آينه بازتابش مي شود ( پرتوهاي مجازي) تصويري مجازي در پشت آينه تشكيل مي گردد كه نمي توان آن را روي پرده تشكيل داد .مانند تصوير مجازي در پشت آينه.

 


آينه ها ي كروي :
سطح آينه هاي كروي بخشي از سطح يك كوه است ، يعني تمام نقاط آن از يك نقطه به نام مركز آينه ( مركز كره اي كه آينه بخشي از آن است) به يك فاصله اند. قسمت كوچكي از سطح يك كره ي تو خالي كه يك سطح آن نقره اندود شده باشد را آينه كروي گويند. آينه هاي كروي دو دسته اند،
الف) آينه محدب يا كوژ
ب ) آينه ي مقعر يا كاو

الف) اگر سطح برآمده هاي كوه صيقلي باشد، آن را آينه ي كوژ يا محدب مي نامند.
ب) اگر سطح دروني كره صيقلي باشد، آن را آينه ي كاو يا مقعر مي نامند
در آينه ي مقعر سطح بيروني نقره اندود شده و سطح گودبازتاب كننده مي باشد، در آينه ي محدب يا كوژ، سطح گود نقره اندود شده و سطح بيروني بازتاب كننده مي باشد.

مركز آينه (محور اصلي ) :
مركزكره اي را كه آينه قسمتي از آن است. مركز آينه (نقطه C) مي نامند. خطي كه از مركز آينه و وسط آينه (نقطه ي S) مي گذرد، محور اصلي آينه ناميده مي شود، قانون هاي بازتاب نور در مورد آينه هاي كروي هم بكار مي رود. مركز آينه در آينه هاي مقعر در جلوي آينه و در آينه هاي محدب در پشت آينه واقع مي شود.

رأس آينه : (P) نقطه اي مياني آينه كه مركز سطح بازتابنده ي آينه مي باشد.

محور آينه : هر خطي كه از مركز آينه به آينه وصل شود، محور آينه، ناميده مي شود(محورفرعي)

محور اصلي : خط راستي است كه مركز آينه را به رأس ، آينه متصل مي كند.

شعاع انحناي آينه (R) فاصله ي مركز تا رأس آينه است كه همان شعاع آينه مي باشد.


كانون آينه (F) : هر گاه دسته پرتوي موازي محور اصلي برسطح آينه ي كروي بتابد، بازتابش پرتوها در آينه مقعر و امتداد بازتابش پرتوها در آينه محدب در نقطه اي بر روي محور اصلي به هم مي رسند كه به آن كانون آينه مي گويند در اينه مقعر كانون حقيقي و در آينه ي محدب كانون مجازي مي باشد.

 

 


فاصله كانون تا آينه را فاصله كانوني آينه مي ناميم. در آينه هاي مقعر، كانون آينه ي حقيقي است . با اندازه گيري فاصله كانوني معلوم شده است كه اين فاصله نصف فاصله ي مركز تا آينه است. يعني فاصله هاي كانوني نصف شعاع آينه است. اگر فاصله ي كانوني f و شعاع آينه r باشد داريم :
f = r/2

هر گاه در آينه ي محدب نگاه كنيم، تصوير جسم كوچك تر و مستقيم ديده مي شود.
هر گاه در آينه مقعر نگاه كنيم تصوير جسم بزرگتر و مستقيم ديده مي شود.


رسم پرتوهاي بازتاب در آينه هاي مقعر :
الف : هر پرتوي كه از مركز آينه ي مقعر گذشته و به آينه بتابد يا طوري به آينه بتابد كه امتداد آن از مركز آينه بگذرد، روي خودش باز مي تابد. زيرا اين پرتو آينه عمود است. i=r=0 ( هر خطي كه از مركز كره بگذرد بر كره عمود است) در شكل (4-14) الف و ب اينگونه پرتوها در آينه ي مقعر نشان داده شده است (نقطه c مركز آينه است).



ب : هر گاه دسته پرتوهاي موازي محور اصلي به آينه مقعر بتابدف پرتوهاي بازتاب آنها از يك نقطه روي محور اصلي به نام كانون اصلي آينه خواهند گذشت (شكل 4-15) دسته پرتوهاي بازتابش و بازتاب آنها را در آينه مقعر نشان مي دهد. به اين ترتيب هر پرتوي كه موازي محور اصلي به آينه ي مقعر بتابد پرتو بازتاب آن از كانون آينه مي گذرد.
در شكل (4-16) پرتو تابش موازي محور اصلي و پرتو بازتاب آن نشان داده شده است . در اين آينه ها هم ، قانون هاي بازتاب همان است كه قبلاً بيان شد. هر گاه در نقطه ي تابش I خط عمودي بر سطح آينه (IC) رسم شود، زاويه ي تابش و زاويه بازتاب با هم برابرند.



پ : اگر پرتو تابش از كانون گذشته و به آينه بتابد و يا طوري بتابد كه امتداد آن از كانون بگذرد، پرتو بازتاب آن موازي محور اصلي خواهد بود. در شكل (4-17) اين پرتوها نشان داده شده اند.




تشكيل تصوير در آينه هاي مقعر :
يك شيء مثلاً شمع روشن را در فاصله اي دورتر از مركز، در مقابل آينه يك كاو عمود بر محور اصلي آن مطابق شكل (4-19) در نظر بگيريد.


از هر نقطه ي شمع، مانند نقطه A، پرتوهاي زيادي به آينه مي تابند، بازتاب دو پرتو تابش AI (موازي محور اصلي ) و' AI (پرتو تابشي كه از كانون گذشته) را به روشي كه گفته شد رسم مي كنيم، پرتوهاي بازتاب يكديگر را در نقطه' A قطع مي كنند. اگر پرتوهاي ديگري هم از نقطه ي A به آينه بتابد، بازتاب آنها از نقطه' A مي گذرد. بنابراين براي بدست آوردن نقطه' Aرسم دو پرتو كافي است.' A تصوير نقطه اي A ‌است. اگر براي ساير نقطه هاي شمع هم به همين روش عمل مي كنيم. تصوير كامل شمع بدست مي آيد.
عملاً بازتاب پرتوهاي تابش از همه نقطه هاي شمع را رسم نمي كنيم زيرا آزمايش نشان مي دهد كه اگر شيء بر محور اصلي عمود باشد، تصوير هم بر محور اصلي عمود است. بعد از بدست آوردن نقطه A' (تصوير نقطه A) مي توان تصوير شيء را عمود بر محور اصلي رسم كرد. تصويري را كه به اين ترتيب حاصل شده است تصوير حقيقي مي ناميم. اگر يك صفحه ي كاغذ را در مقابل آينه جابه جا كنيم با قرارگرفتن كاغذ در محل تصوير، مطابق شكل (4-20) تصوير حقيقي بر روي كاغذ تشكيل و مشاهده مي شود.


هر گاه مطابق شكل (4-19) چشم ناظر بعد از تصوير شمع ، در راستاي پرتوهاي بازتاب، قرا ر گيرد تصوير را مي بيند، زيرا اگر به جاي A' نقطه روشني وجود داشت، همين پرتوها از آن نقطه ي روشن به چشم مي رسيدند. مي توان نتيجه گرفت كه اگر پرتوهاي بازتاب خودشان يكديگر را قطع كنند تصوير حقيقي است.

روش رسم تصوير در آينه هاي كاو (مقعر):
1 – شيء در فاصله اي دورتر از مركز آينه : تصوير حقيقي ، كوچكتر از جسم ، وارونه و تصوير بين مركز و كانون است.


2 – شيء بين مركز و كانون ، تصوير دورتر از مركز، حقيقي، بزرگ تر از شي و وارونه است.



3 – شي روي كانون، پرتوهاي بازتاب با هم موازيند و در فاصله اي خيلي دور(بي نهايت) يكديگر را قطع مي كنند. در اين صورت مي گوئيم تصوير در بي نهايت است.



4 – شيء بين كانون در آينه : همان طور كه در شكل ديده مي شود پرتوهاي بازتاب در جلوي آينه از هم دور مي شوند. امتداد آن ها در پشت آينه يكديگر را قطع مي كنند. تصوير مجازي ، بزرگتر از شيء و مستقيم است.



رسم تصوير يك شيء كه در فاصله ي خيلي دور از آينه كاو قرار دارد:
همان طور كه در مورد كانون آينه هاي كاو گفته شد، تصوير خورشيد و كانون آينه تشكيل مي شود. از طرفي ، پرتوهايي كه از يك نقطه اي خيلي دور (بي نهايت) ناميده مي شوند، با هم موازيند، بر اساس روش ترسمي كه قبلاً توضيح داده شد ، از بين پرتوهاي زيادي كه از نقطه ي خيلي دور به اينه تابيده اند، در پرتو تابش كه يكي از كانون و يكي از مركز آينه مي گذرند، براي رسم تصوير كافي است . چگونگي رسم تصوير در اين حالت در شكل (4-22) نشان داده شده است. اين تصوير حقيقي، كوچك تر ، وارونه و روي كانون است.




کانون آينه هاي مقعر و محدب
10 – كانون آينه ي محدب (كوژ) :
هر گاه پرتوهايي موازي محور اصلي آينه محدب به آن بتابند، طوري باز مي تابند كه امتداد پرتوهاي بازتاب از يك نقطه روي محور اصلي مي گذرند. اين نقطه كانون اصلي آينه ي محدب نام دارد. كانون آينه ي محدب مجازي است. فاصله ي كانون تا آينه را «فاصله كانوني» آينه مي نامند. در آينه هاي محدب نيز فاصله كانوني آينه نصف فاصله ي مركز تا اينه يعني نصف شعاع آينه است . شكل ( 4-23) پرتوهاي تابش، موازي محور اصلي آينه ي محدب و چگونگي تابش آنها را نشان مي دهد.


4 – 11 – رسم پرتوهاي بازتاب در آينه محدب :
الف : هر پرتو تابش كه امتداد آن از مركز آينه محدب (در پشت آينه) بگذرد روي خودش باز مي تابد.
شكل (4-24)



ب : هر پرتوي كه موازي محور اصلي به آينه ي محدب مي تابد. طوري باز مي تابد كه امتداد پرتو بازتاب از كانون اصلي آينه محدب (در پشت آينه ) بگذرد.



پ : هر گاه امتداد پرتو تابش از كانون بگذرد، پرتو بازتاب مربوط به آن، موازي محور اصلي خواهد بود.


رسم تصوير در آينه هاي محدب :
تصوير در آينه هاي محدب مجازي است و در فاصله ي كانوني آينه تشكيل مي گردد. اگر شيء در بي نهايت قرار داشته باشد، تصوير آن بر روي كانون تكشيل مي گردد و هر چه شيء به جسم نزديك شود، تصوير در فاصله ي كانوني به آينه نزديك مي شود.
تصوير شيء در آينه ي محدب ، مجازي ، كوچكتر و مستقيم است.
شكل ( 4-27)


مسابقات رباتیک طاهر کاپ اصفهان

سلام بچه های!!چطمولید؟؟؟امیدوارم که خوب باشین!

دیروز رفته بودم مسابقات رباتیک طاهر کاپ!راستش یک ربات خیلی خوشمل و باحاله ۱۶ سنسوری با بچه ها ساخته بودیم تا تو مسابقات مسیریاب شرکتش بدیم.انقدر بچه ها استرس داشتیم!!!! بچه ها چشمتون روزه بد نبینه همین که رفتیم رباتمون رو گذاشتیم رو خط مشکی تا مسیرو پیدا کنه فهمیدیم سیم های رابط اتمگای رباتمون قطع شده!!!انقدر استرس گرفتیم که نگو و نشنو!!آخرشم رباتمون کار نکرد و حذف شدیمایشالله سال دیگه...

راستی اومدم این رو هم بگم که :

پیشاپیش عیدتون مبارک

مثلث برمودا و عجایب آن

 
 
مثلث برمودا محلی است وهم‌انگیز که در آن صدها هواپیما و کشتی در هوا و دریا ناپدید شده‌اند. بیش از هزار نفر در این منطقه وحشت گم شده‌اند، بدون اینکه حتی یک جسد یا قطعه پاره‌ای از یک هواپیما یا کشتی مفقود شده ، به جا مانده باشد.
موقعیت مثلث برمودا
مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا ۸۰ درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.
در غرب اقیانوس اطلس، در آن سوی سواحل جنوب شرقی ایالات متحده ، ناحیه ‌ای وجود دارد که به شکل مثلث است . این ناحیه از برمودا در شمال آغاز می‌شود و تا قسمت جنوبی فلوریدا امتداد می‌یابد ، سپس از سمت شرق با گذشتن از جزایر باهاما و پورتوریکو،به طول جغرافیایی ۴۰ درجه به سمت غرب کشیده می‌شود و دوباره به برمودا باز می‌گردد.
این ناحیه که به مثلث برمودا معروف است ،در لیست رازهای ناشناخته جهان به مکانی اضطراب انگیز وباور نکردنی به ثبت رسیده است . در این مکان بیش از صدها هواپیما وکشتی بدون آنکه کوچکترین اثری از آنان باقی بماند ، ناپدید شده‌اند .اغلب این حوادث از سال ۱۹۴۵ به بعد روی داده است ،و در طول ۲۶ سال اخیر بیش از ۱۰۰۰نفر در این ناحیه از جهان جان خود را از دست داده اند ، بی آنکه حتی اثری از جسد یکی از آنها یا نشانه ای از بقایای هواپیماهاو کشتی‌های ناپدید شده باقی مانده باشد .
وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد.
این محل فتنه‌انگیز و تقریبا باور نکردنی اسرار غیر قابل توصیف جهان را به خود اختصاص داده است. مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن ۶ هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر ۱۹۴۵ کسب کرد. ۵ فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای ماموریتی عادی و آموزشی ، در منطقه مثلث ، پرواز می‌کردند که با ارسال پیامهایی عجیبی درخواست کمک کردند. هواپیمای ششم برای انجام عملیات نجات ، به هوا برخاست که هر شش هواپیما به طرز فوق‌العاده مشکوکی مفقود شدند.
آخرین پیامهای مخابره شده آنها با برج مراقبت حاکی از وضعیت غیر عادی ، عدم روییت خشکی ، از کار افتادن قطب نماها یا چرخش سریع عقربه آنها و اطمینان نداشتن از موقعیتشان بود. این در حالی بود که شرایط جوی برای پرواز مساعد بود و خلبانان و دیگر سرنشینان افرادی با تجربه و ورزیده بودند. با وجود مدتها جستجو هیچ اثری از قطعه شکسته ، لکه روغن ، آثاری از اجسام شناور ، خدمه یا تجمع مشکوکی از ه‌ها دیده نشد. هیچ حادثه‌ای چه قبل و چه بعد از آن ، تا این حد حیرت‌آورتر از ناپدید شدن دسته جمعی هواپیماهای مذکور نبوده است. در حوادثی مشابه در این منطقه ‌قایقها و کشتیهایی مفقود شده‌اند (قربانیان مثلث برمودا)، در برخی موارد هم فقط خدمه و سرنشینان ناپدید گشته‌اند.

منبع:سایت علم ۸۶
ادامه نوشته

از امواج الكترومغناطیس چه می دانیم؟

 

تابش الکترومغناطیسی یا انرژی الکترومغناطیسی بر اساس تئوری موجی، نوعی موج است که در فضا انتشار می‌یابد و از میدان‌های الکتریکی و مغناطیسی ساخته شده‌است. این میدان‌ها در حال انتشار بر یکدیگر و بر جهت پیشروی موج عمود هستند.

گاهی به تابش الکترومغناطیسی نور می‌گویند، ولی باید توجه داشت که نور مرئی فقط بخشی از گسترهٔ امواج الکترومغناطیسی است. امواج الکترومغناطیسی بر حسب بسامدشان به نام‌های گوناگونی خوانده می‌شوند: امواج رادیویی، ریزموج، فروسرخ (مادون قرمز)، نور مرئی، فرابنفش، پرتو ایکس و پرتو گاما. این نام‌ها به ترتیب افزایش بسامد مرتب شده‌اند.

طیف الکترومغناطیسی

امواج الکترومغناطیسی بر حسب بسامدشان به نام‌های گوناگونی خوانده می‌شوند: امواج رادیویی، ریزموج، فروسرخ (مادون قرمز)، نور مرئی، فرابنفش، پرتو ایکس و پرتو گاما. این نام‌ها به ترتیب افزایش بسامد مرتب شده‌اند.

از فرکانس ۳۰ اگزا هرتز تا ۳۰۰ اگزا هرتز را اشعه گاما می‌نامند.

از فرکانس ۳ اگزا هرتز تا ۳۰ اگزا هرتز را اشعه ایکس سخت (HX) می‌نامند.

از فرکانس ۳۰ پتا هرتز تا ۳ اگزا هرتز را اشعه ایکس نرم (SX) می‌نامند.

از فرکانس ۳ پتا هرتز تا ۳۳ پتا هرتز را اشعه فرا بنفش دور (EUV) می‌نامند.

از فرکانس ۷۵۰ ترا هرتز تا ۳ پتا هرتز را اشعه فرا بنفش نزدیک (NUV) می‌نامند.

از فرکانس ۴۰۰ ترا هرتز تا ۷۵۰ ترا هرتز را نور مرئی می‌نامند.

از فرکانس ۲۱۴ ترا هرتز تا ۴۰۰ ترا هرتز را فروسرخ نزدیک (NIR) می‌نامند.

از فرکانس ۱۰۰ ترا هرتز تا ۲۱۴ ترا هرتز را موج کوتاه فروسرخ (SIR) می‌نامند.

از فرکانس ۳۷٫۵ ترا هرتز تا ۱۰۰ ترا هرتز را موج متوسط فروسرخ (MIR) می‌نامند.

از فرکانس ۲۰ ترا هرتز تا ۳۷٫۵ ترا هرتز را موج بلند فروسرخ (HIR) می‌نامند.

از فرکانس ۳۰۰ گیگا هرتز تا ۲۰ ترا هرتز را فروسرخ بسیار دور (FIR) می‌نامند.

از فرکانس ۳۰ گیگا هرتز تا ۳۰۰ گیگا هرتز را بسامد مافوق بالا (EHF) می‌نامند.(ریزموج)

از فرکانس ۳ گیگا هرتز تا ۳۰ گیگا هرتز را بسامد بسیار بالا (SHF) می‌نامند.(ریزموج)

از فرکانس ۳۰۰ مگا هرتز تا ۳ گیگا هرتز را بسامد فرابالا (UHF) می‌نامند.(ریزموج)

از فرکانس ۳۰ مگا هرتز تا ۳۰۰ مگا هرتز را بسامد خیلی بالا (VHF) می‌نامند.

از فرکانس ۳ مگا هرتز تا ۳۰ مگا هرتز را بسامد بالا (HF) می‌نامند.

از فرکانس ۳۰۰ کیلو هرتز تا ۳ مگا هرتز را بسامد متوسط (MF) می‌نامند.

از فرکانس ۳۰ کیلو هرتز تا ۳۰۰ کیلو هرتز را بسامد پایین (LF) می‌نامند.

از فرکانس ۳ کیلو هرتز تا ۳۰ کیلو هرتز را بسامد خیلی پایین (VLF) می‌نامند.

از فرکانس ۳۰۰ هرتز تا ۳ کیلو هرتز را بسامد در حد صوت (VF) می‌نامند.

از فرکانس ۳۰ هرتز تا ۳۰۰ هرتز را بسامد بسیار پایین (ELF) می‌نامند.


منبع:ویکیپدیا فارسی

 

مطالبي که بايد در مورد اسراييل(رژيم اشغالگر قدس)بدانيم

سلام خدمت همه دوستان گلم.پيشاپيش فرا رسيدن ۲۲ بهمن به همه تبريک ميگم.اميدوارم که در راهپيمايي روز شنبه که من و نيکان قرار گذاشتيم با هم بريم شرکت کنين.امروز ميخوام در مورد رژيم صهيونيستي اطلاعاتي در اختيارتون بذارم.چون ميدونم که دانش آموزان اون کشور اطلاعات بسياري در   مورد کشور عزيزمون دارن!ممونم!

 

اسرائیل (به عبری: יִשְׂרָאֵל) کشوری در جنوب غربی آسیا و در منطقهٔ خاورمیانه است. نام رسمی آن دولت اسرائیل (به عبری: מְדִינַת יִשְׂרָאֵל) و پایتخت آن شهر تل آویو است. پهناوری این کشور ۲۲٬۱۴۵ کیلومتر مربع (۱۵۱ام در جهان) است.

اسرائیل در ساحل شرقی دریای مدیترانه واقع شده و در شمال با لبنان، در شمال شرقی با سوریه، در شرق با اردن و در جنوب غربی با مصر مرز زمینی دارد. اسرائیل هم‌چنین در شرق با کرانه باختری رود اردن و در جنوب غربی با نوار غزه مجاورت دارد. این کشور با وجود اندازه نسبتاً کوچک، اما دارای ویژگی‌های جغرافیایی متنوع است.

      (پرچم رژيم صهيونيستي)      (نشان اسراييل)

 

آموزش عالي:

آموزش در اسرائیل، یکی از مهم‌ترین بخش‌های فرهنگ و نوع زندگی در اسرائیل است. مدارس و دانشگاه‌های اسرائیل، از سیستم سکولاریزم (ممانعت از دخالت دین در امور عمومی جامعه‌) پیروی می‌کنند. دولت اسرائیل، همچنین هر ساله بیش از ده درصد بودجه عمومی کشور را به آموزش و توسعه مدارس، موسسات علمی و تحقیقاتی و دانشگاه‌های اسرائیل اختصاص می‌دهد. رشته‌های فرهنگ عربی و اسلام، ریاضی - فیزیک و علوم تجربی، جزء سه رشته مقطع دبیرستان اسرائیل محسوب می‌شود. البته تعداد فارغ‌التحصیلان رشته فرهنگ عربی و اسلام نسبت به دو رشته دیگر پایین است.

٪۹۷٫۱ اسرائیلی‌ها باسواد هستند . این رقم یکی از بالاترین ارقام در میان تمامی کشورهای جهان و بالاترین در منطقه خاورمیانه است .در مقایسه با تمامی کشورهای جهان، به نسبت جمعیت، اسرائیل دومین کشور از نظر میزان چاپ کتاب و سرانه کتاب‌خوانی است.

تاکنون ده اسرائیلی موفق به دریافت جایزه نوبل شده‌اند .

 - - -   (جشن فارغ التحصيلي دانشگاه حيفا اسراييل)    

 

مردم:

بر پایه آمار سال ۲۰۰۹ میلادی، اسرائیل در حدود هفت میلیون و ۵۰۰ هزار نفر جمعیت داشته‌است که در حدود پنج میلیون و ۷۰۰ هزار نفر از ساختار جمعیتی آن را یهودیان تشکیل داده‌اند. مابقی ساختار جمعیتی از مسلمان‌ها، مسیحیان، دروزها و سامریون تشکیل شده‌است.

بزرگ‌ترین بخش از اقلیت‌های قومی را شهروندان موسوم به عرب اسرائیلی تشکیل می‌دهند. اعراب اسرائیل ۱۹٫۷ درصد از جمعیت اسرائیل را تشکیل می‌دهند.هم‌چنین بر اساس آمار موجود، بیش از ۱۳۵هزار شهروند ایرانی‌تبار در کشور اسرائیل زندگی می‌کنند.

نیروهای مسلح:

نیروهای دفاع اسرائیل که اسم مخفف آن به عبری «تزاحال» نامیده می‌شود، متشکل از سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی است که زیر نظر مستقیم ستاد کل فرماندهی و عملیات اداره می‌شوند.

وظیفهٔ ارتش اسرائیل، «حفظ کیان و استقلال کشور اسرائیل و عقیم‌کردن تلاش‌های دشمنان آن در مختل‌کردن روال عادی زندگی در داخل کشور» اعلام شده‌است.

اسرائیل خود را توان نظامی برتر خاورمیانه می داند و راهبرد اصلی این کشور بر این اصل استوار است که هیچ کشوری درمنطقه نباید از او پیشی گیرد، و مقابله اسرائیل با توان هسته‌ای ایران نیز از این راهبرد سرچشمه می‌گیرد.                                                                                   

(مانور هوايي اسراييل"سمت راست") (ال عال شرکت هواپيمايي رسمي"چپ")


منبع:سايت ويکيپديا

 

درباره پلوتو

پلوتو از نظر بزرگی پس از اریس، دومین سیاره کوتوله منظومه شمسی است که از هنگام کشف در سال ۱۹۳۰ تا ۲۴ اوت ۲۰۰۶ نهمین سیاره سامانه خورشیدی بود. اما اکنون بنا بر تعریف نوین اتحادیه بین‌المللی اخترشناسی یک سیاره کوتوله و همچنین به عنوان نمونه نخست از رده جدید اجرام فرا نپتونی به شمار می‌رود. «پلوتو» گویش زبان انگلیسی است و در زبان فرانسه به آن «پلوتون» می‌گویند. پلوتو در افسانه‌های روم باستان نام خدای زیرزمینی بوده‌است. این نام گذاری به دلیل فاصله بسیار دور این جرم آسمانی از خورشید صورت پذیرفته‌است. قمرهای پلوتو پلوتو، کارون، نیکس و هیدرا در عکسی که تلسکوپ هابل در ۱۶ فوریه ۲۰۰۶ گرفته‌است. تا سال ۲۰۰۵ که بررسی تصاویر دریافتی از تلسکوپ فضایی هابل باعث کشف دو قمر جدید برای پلوتو گردید، تصور می‌رفت که شارون تنها قمر پلوتو است. قمرهای جدید که در ابتدا S/2005 P1 و S/2005 P2 نامیده می‌شدند بعداً به نامهای نیکس و هیدرا تغییر نام دادند. این دو قمر جدید بسیار کوچک بوده و تخمین زده می‌شود که قطری برابر با ۵۰ تا ۶۰ کیلومتر داشته باشند. شارون بیشتر شبیه یک جفت برای پلوتو است تا یک قمر. از این رو به آنها سامانه «پلوتو-شارون» نیز می‌گویند. نحوه کشف در سال ۱۸۹۴ در آریزونای آمریکا اخترشناسی به نام پرسیوال لاول، رصدخانه لاول را بنا نهاد و در آن جست وجو برای یافتن سیاره جدید آغاز کرد. او محل پلوتو را بامحاسبه اثر جاذبه اش بر روی نپتون و اورانوس پیدا کرد ولی بدون یافتن سیاره جدید در سال ۱۹۱۶ درگذشت. جوانی با نام کلاید تومباو که در رصدخانه لاول کار می‌کرد جستجو برای یافتن این سیاره را ادامه داد. منبع:ویکیپدیا

نظریه جنبشی گازها

قوانین مکانیک را می‌توان بطور آماری در دو سطح مختلف به مجموعه‌ای از اتمها اعمال کرد در سطحی که نظریه جنبشی گازها نامیده می‌شود. به طریقی کم و بیش فیزیکی و با استفاده از روشهای نسبتا ساده میانگین گیری ریاضی ، عمل می‌کنیم. برای فهم نظریه جنبشی گاز را در فشار ، دما ، گرمای ویژه و انرژی داخلی این روش را که در سطح بکار برده می‌شود.

نگاه اجمالی در ترمودینامیک فقط با متغیرهای ماکروسکوپیک ، مانند فشار و دما و حجم سر و کار داریم. قوانین اصلی ترمودینامیک‌ها بر حسب چنین کمیتهایی بیان می‌شوند. ابدا درباره این امر که ماده از اتمها ساخته شده است صحبتی نمی‌کنند. لیکن مکانیک آماری ، که با همان حیطه‌ای از علم سر و کار دارد که ترمودینامیک از آن بحث می‌کند و وجود اتمها را از پیش مفروض می‌داند. قوانین اصلی مکانیک آماری حامی قوانین مکانیک‌اند که در حدود اتمهای تشکیل دهنده سیسنم بکار می‌روند.

تاریخچه نظریه جنبشی توسط رابرت بویل (Rabert Boyle) (1627 – 1691) ، دانیل بونولی (1700 – 1782) ، جیمز ژول (1818 – 1889) ، کرونیگ (1822 – 1874) ، رودولف کلاوسیوس (1822 – 1888) و کلرک ماکسول ( 1831 – 1879 ) و عده‌ای دیگر تکوین یافته است. در اینجا نظریه جنبشی را فقط در مورد گازها بکار می‌بریم، زیرا برهم کنش‌های بین اتمها ، در گازها به مراتب متغیرترند تا در مایعات. و این امر مشکلات ریاضی را خیلی آسانتر می‌کند.
در سطح دیگر می‌توان قوانین مکانیک را بطور آماری و با استفاده از روشهایی که صوری‌تر و انتزاعی‌تر از روشهای نظریه جنبشی هستند بکار برد. این رهیافت که توسط جی ویلارد گیبس (J.willard Gibbs) و لودویگ بولتز مانی (Ludwig Boltz manni) (1844 – 1906) و دیگران تکامل یافته است، مکانیک آماری نامیده می‌شود، که نظریه جنبشی را به عنوان یکی از شاخه‌های فرعی در بر می‌گیرد. با استفاده از این روشها می‌توان قوانین ترمودینامیک را به دست آورد. بدین ترتیب معلوم می‌شود که ترمودینامیک شاخه‌ای از علم مکانیک است.

محاسبه فشار بر پایه نظریه جنبشی فشار یک گاز ایده‌آل را با استفاده از نظریه جنبشی محاسبه می‌کنند. برای ساده کردن مطلب ، گازی را در یک ظرف مکعب شکل با دیواره‌های کاملا کشسان در نظر می‌گیریم. فرض می‌کنیم طول هر ضلع مکعب L باشد. سطحهای عمود بر محور X را که مساحت هر کدام e2 است. A1 و A2 می‌نامیم. مولکولی را در نظر می‌گیریم که دارای سرعت V باشد. سرعت V را می‌توان در راستای یالهای مولفه‌های Vx و Vy و Vz تجزیه کرد. اگر این ذره با A1 برخورد کند در بازگشت مولفه X سرعت آن معکوس می شود. این برخورد اثری رو ی مولفه Vy و یا Vy ندارد در نتیجه متغیر اندازه حرکت عبارت خواهد بود :

m Vx - m Vx) = 2 m Vx - )= اندازه حرکت اولیه – اندازه حرکت نهایی

که بر A1 عمود است. بنابراین اندازه حرکتی e به A1 داده می‌شود برابر با m Vx2 خواهد بود زیرا اندازه حرکت کل پایسته است.

زمان لازم برای طی کردن مکعب برابر خواهد بود با Vx/L. در A2 دوباره مولفه y سرعت معکوس می‌شود و ذره به طرف A1 باز می‌گردد. با این فرض که در این میان برخوردی صورت نمی‌گیرد مدت رفت و برگشت برابر با 2 e Vx خواهد بود. به طوری که آهنگ انتقال اندازه حرکت از ذره به A1 عبارت است: mVx2/e = Vx/2e . 2 mVx ، برای به دست آوردن نیروی کل وارد بر سطح A1 ، یعنی آهنگ انتقال اندازه حرکتی از طرف تمام مولکولهای گاز به A1 داده می‌شود.

(P = M/e(Vx12 + Vx22 + Vx32

P = 1/2eV2

تعبیر دما از دیدگاه نظریه جنبشی با توجه به فرمول RT 2/3 = 1/2 MV2 یعنی انرژی کل انتقال هر مول از مولکولهای یک گاز ایده‌آل ، با دما متناسب است. می‌توان گفت که این نتیجه با توجه به معادله بالا برای جور در آمدن نظریه جنبشی با معادله حالت یک گاز ایده‌آل لازم است. و یا اینکه می‌توان معادله بالا را به عنوان تعریفی از دما بر پایه نظریه جنبشی یا بر مبنای میکروسکوبیک در نظر گرفت. هر دو مورد بینشی از مفهوم دمای گاز به ما می‌دهد. دمای یک گاز مربوط است به انرژی جنبشی انتقال کل نسبت به مرکز جرم گاز اندازه گیری می‌شود. انرژی جنبشی مربوط به حرکت مرکز جرم گاز ربطی به دمای گاز ندارد.

حرکت کاتوره‌ای را به عنوان بخشی از تعریف آماری یک گاز ایده‌آل در نظر گرفت. V2 را بر این اساس می‌توان محاسبه کرد. در یک توزیع کاتوره‌ای سرعتهای مولکولی ، مرکز جرم در حال سکون خواهد بود. بنابراین ما باید چارچوب مرجعی را بکار ببریم که در آن مرکز جرم گاز در حال سکون باشد. در چارچوبهای دیگر ، سرعت هر یک از مولکولها به اندازه U (سرعت مرکز جرم در آن چارچوب) از سرعت آنها در چارچوب مرکز جرم بیشتر است. در اینصورت حرکتها دیگر کتره‌ای نخواهد بود و برای V2 مقادیر متفاوتی بدست می‌آید. پس دمای گاز داخل یک ظرف در یک قطار متحرک افزایش می‌یابد. می‌دانیم که M V2 1/2 میانگین انرژی جنبشی انتقالی هر مولکول است. این کمیت در یک دمای معین که در این مورد صفر درجه سلسیوس است، برای همه گازها مقدار تقریبا یکسانی دارد. پس نتیجه می‌گیریم که در دمای T ، نسبت جذر میانگین مربعی سرعتهای مولکولهای دو گاز مختلف مساوی است با ریشه دمای عکس نسبت به مربعهای آنها.

T=2/3k m1 V12/2= 2/3k m2 V22/2

مسافت آزاد میانگین در فاصله برخوردهای پی‌درپی ، هر مولکول از گاز با سرعت ثابتی در طول یک خط راست حرکت می‌کند. فاصله متوسط بین این برخوردهای پی‌درپی را مسافت آزاد میانگین می‌نامند. اگر مولکولها به شکل نقطه بودند، اصلا با هم برخورد نمی‌کردند. و مسافت آزاد میانگین بینهایت می‌شد. اما مولکولها نقطه‌ای نیستند و بدین جهت برخوردهایی روی می‌دهد. اگر تعداد مولکولها آنقدر زیاد بود که می‌توانستند فضایی را که در اختیار دارند کاملا پر کنند و دیگر جایی برای حرکت انتقالی آنها باقی نمی‌ماند. آن وقت مسافت آزاد میانگین صفر می‌شد. بنابراین مسافت آزاد میانگین بستگی دارد به اندازه مولکولها و تعداد واحد آنها در واحد حجم. و به قطر d و مولکولهای گاز به صورت کروی هستند در این صورت مقطع برای برخورد برابر با лd2 خواهد بود.

مولکولی با قطر 2d را در نظر می‌گیریم که با سرعت V در داخل گازی از ذرات نقطه‌ای هم ارز حرکت می‌کند. این مولکول در مدت t استوانه‌ای با سطح مقطع лd2 و طول Vt را می‌روبد. اگر nv تعداد مولکولها در واحد حجم باشد استوانه شامل (лd2 Vt ) nv ذره خواهد بود. مسافت آزاد میانگین ، L ، فاصله متوسط بین دو برخورد پی‌درپی است بنابراین ، L ، عبارت است از کل مسافتی که مولکول در مدت t می‌پیماید. (Vt) تقسیم بر تعداد برخوردهایی که در این مدت انجام می‌دهد. یعنی

I = Vt/πd2nv =1/√2πnd2

I=1/√2πnd2

این میانگین بر مبنای تصویری است که در آن یک مولکول با هدفهای ساکن برخورد می‌کند. در واقع ، برخوردهای مولکول با هدف دمای متحرک انجام می‌گیرد در نتیجه تعداد برخورد دما از این مقدار بیشتر است.

توزیع سرعتهای مولکولی
با توجه به سرعت جذر میانگین مربعی مولکولهای گاز ، اما گستره سرعتهای تک‌تک مولکولها بسیار وسیع است. بطوری که برای هر گازی منحنی‌‌ای از سرعتها مولکولی وجود دارد که به دما وابسته است. اگر سرعتهای تمام مولکولهای یک گاز یکسان باشند این وضعیت نمی‌تواند مدت زیاد دوام بیاورد. زیرا سرعتهای مولکولی به علت برخوردها تغییر خواهند کرد. با وجود این انتظار نداریم که سرعت تعداد زیادی از مولکولها بسیار کمتر از V‌rms (یعنی نزدیک صفر) یا بسیار بیشتر از Vrms ، زیرا وجود چنین سرعتهایی مستلزم آن است که یک رشته برخوردهایی نامحتمل و موجی صورت بگیرد. مسئله محتملترین توزیع سرعتها در مورد تعداد زیادی از مولکولهای یک گاز را ابتدا کلوک ماکسول حل کرد. قانونی که او ارائه کرد در مورد نمونه‌ای از گاز که N مولکول را شامل می‌شد چنین است :

N(V)=4πN(m/2πKt)3/2V2e-mv2/2kt

در این معادله N(V)dV تعداد مولکولهایی است که سرعت بین V و V+3v است، T دمای مطلق ، K ثابت بولتزمن ، m جرم هر مولکول است. تعداد کل مولکولهای گاز (N) را ، با جمع کردن (یعنی انتگرال‌گیری) تعداد موجود در هر بازه دیفرانسیلی سرعت از صفر تا بینهایت به دست می‌آید. واحد (N(V می‌تواند مثلا مولکول برا سانتیمتر بر ثانیه باشد.

N =∫∞0N(V)dv

توزیع سرعتهای مولکولی در مایعات توزیع سرعتهای مولکولی در مایعات شبیه گاز است. اما بعضی از مولکولهای مایع (آنهایی که سریعترند) می‌توانند در دماهایی کاملا پایینتر از نقطه جوش عادی از سطح مایع بگریزند. (یعنی تبخیر شوند). فقط این مولکولها هستند که می‌توانند بر جاذبه مولکولهای سطح فائق آیند. و در اثر تبخیر فرار کنند. بنابراین انرژی جنبشی میانگین مولکولهای باقیمانده نیز کاهش می‌یابد در نتیجه دمای مایع پایین می‌آید. این امر روشن می‌کند که چرا تبخیر فرایند سرمایشی است.

مثال واقعی در مورد توزیع سرعتهای مولکولی
با توجه به فرمول N(V)= Σ410N(M/2πkT)3/2 توزیع سرعتهای مولکولی هم به جرم مولکول و هم به دما بستگی دارد هرچه جرم کمتر باشد نسبت مولکولهای سریع در یک دمای معین بیشتر است. بنابراین احتمال اینکه هیدروژن در ارتفاعات زیاد از جو فرار کند بیشتر است، تا اکسیژن و ازت. کره ماه دارای جو رقیقی است. برای آنکه مولکولهای این جو احتمال زیادی برای فرار از کشش گرانشی ضعیف ماه ، حتی در دماهای پایین آنجا نداشته باشند، انتظار می‌رود که این مولکولها یا اتمها متعلق به عناصر سنگینتر باشند. طبق شواهدی ، در این جو گازهای بی اثر سنگین مانند کریپتون و گزنون وجود دارند که براثر واپاشی پرتوزا در تاریخ گذشته ماه تولید شده‌اند. فشار جو ماه در حدود 10 برابر فشار جو زمین است.

توزیع ماکسولی ماکسول قانون توزیع سرعتهای مولکولی را در سال 1859 میلادی به دست آورد. در آن زمان بررسی این قانون به کمک اندازه گیری مستقیم ممکن نبود و در حقیقت تا سال 1920 که اولین کوشش جدی در این راه توسط اشترن (Stern) به عمل آمد، هیچ اقدامی صورت نگرفته بود. افراد مختلفی تکنیکهای این کار را به سرعت بهبود بخشیدند. تا اینکه در سال 1955 یک بررسی تجربی بسیار دقیق در تائید این قانون (در مورد مولکولهای گاز توسط میلر (Miller) و کاش (Kusch) از دانشگاه کلمبیا صورت گرفت.

اسبابی که این دو نفر بکار بردند در مجموعه‌‌ای از آزمایشها مقداری تالیوم در کوره قرار می‌دادند و دیواره‌های کوره O را تا دمای یکنواخت 80±4K گرم کردند. در این دما تالیوم بخار می‌شود و با فشار 3.2x10-3 میلیمتر جیوه ، کوره را پر می‌کند. بعضی از مولکولهای بخار تالیوم از شکاف s به فضای کاملا تخلیه شده خارج کوره فرار می‌کند و روی استوانه چرخان R می‌افتند در این صورت استوانه که طولش L است تعدادی شیار به صورت مورب تعبیه شده که فقط یکی از آنها را می‌توان دید. به ازای یک سرعت زاویه‌ای معین استوانه (W) فقط مولکولهایی که دارای سرعت کاملا مشخص V هستند می‌توانند بدون برخورد با دیواره‌ها از شیارها عبور کنند. سرعت V را می‌توان از رابطه زیر بدست آورد:

V=LW/q و L/V= φ/W = زمان عبور مولکول از شیار

 φ : تغییر مکان زاویه‌ای بین ورودی و خروجی یک شیار مورب است. استوانه چرخان یک سرعت گزین است، سرعت انتخاب شده با سرعت زاویه‌ای (قابل کنترل) W متناسب است.

نقص توزیع سرعت ماکسولی با نظریه جنبشی
اگرچه توزیع ماکسولی سرعت برای گازها در شرایط عادی سازگاری بسیار خوبی با مشاهدات دارد. ولی در چگالیهای بالا ، که فرضهای اساسی نظریه جنبشی کلاسیک صادق نیستند. این سازگاری نیز به هم می‌خورد. در این شرایط باید از توزیعهای سرعت مبتنی بر اصول مکانیک کوانتومی ، یعنی توزیع فرمی - دیراک (Fermi Dirac) بوز – انیشتین (Bose Einstein) استفاده کرد. این توزیعهای کوانتمی در ناحیه کلاسیک ( چگالی کم ) با توزیع ماکسولی توافق نزدیک دارند و در جایی که توزیع کلاسیک با شکست مواجه می‌شود با نتایج تجربی سازگارند. بنابراین در کاربرد توزیع ماکسولی محدودیتهایی وجود دارد. همانگونه که در واقع برای هر نظریه‌ای چنین است.

http://review-of-physics.blogfa.com/  =:منبع   

نظریه ی نسبیت انیشتین رد شد؟!!

 تا به حال نظریه نسبیت اینشتین هر آزمایشی را با موفقیت پشت سر گذاشته بود و یکی از پایه‌های مستحکم فیزیک محسوب می‌شد. حال دانشمندان در جریان آزمایشی متوجه شده‌اند که ذرات بنیادی به نام نوترینو سریع‌تر از نور حرکت می‌کنند.

بنا بر نظریه آلبرت اینشتین هیچ چیز نمی‌تواند سریع‌تر از نور حرکت کند. او در سال ۱۹۰۵ ميلادی در نظریه نسبیت، و معادله معروف 2E = MC انرژی را برابر جرم ضرب در سرعت نور به توان ۲ می‌داند که جزئی پایه‌ای از فيزيک مدرن است. بر اساس اين نظريه هيچ چيزی نمی‌تواند سريعتر از سرعت نور حرکت کند. اما گویا به تازگی ذره‌هایی وابسته به پدیده‌های درون اتمی صحت نظریه خاص اینشتین را زیر سؤال برده‌اند.

دانشمندان در سازمان اروپایی پژوهش‌های هسته‌ای (سرن CERN) ذراتی به نام نوترینو را از مرکز سرن در ژنو به سمت گیرنده‌هایی در آزمایشگاه ملی گرن در ایتالیا سرازیر کرده‌اند که در فاصله ۷۲۰ کیلومتری ژنو قرار دارد.

نوترینوها همچنین ذره‌های "شبه‌وار" نامیده می‌شوند، زیرا به راحتی از میان اشیاء و بدن انسان رد می‌شوند. بین این ذرات و عناصر دیگر به ندرت فعل و انفعالات شیمیایی رخ می‌دهد و از لحاظ الکتریکی خنثی هستند. دانشمندان در جریان این آزمایش مدت زمان پیمودن حدود ۱۶ هزار نوترینو را اندازه گرفته‌اند و از این رو اطلاعات آماری تقریباً مطمئنی
ذره‌هایی بنیادی به نام نوترینو با نشان دادن سرعتی بیشتر از سرعت نور صحت نظریه نسبیت اینشتین را زیر سوال برده‌اند.
جمع‌آوری کرده‌اند. ظاهراً نوترینوها زودتر از سرعتی که نور در این شرایط طی می‌کند، به مقصد رسیده‌اند.

آسک امیل ینسن، دانشحوی دکترا در رشته فیزیک از مؤسسه نیلز بور در کپنهاگ در دانمارک می‌گوید: «اگر این نتایج تأیید شوند روی تمام نظریه‌هایی که دنیای علم در صد سال گذشته به آن‌ها اعتقاد داشته، خط بطلان کشیده خواهد شد.»

شک و تردید در مورد آزمایش ذره‌های بینیادی
در حالی که بسیاری از دانشمندان شیفته این کشف حیرت‌آور شده‌اند، شماری دیگر نسبت به نتایج این آزمایش نگاهی بدبینانه دارند. آن‌ها احتمال می‌دهند که شاید در اندازه‌گیری اشتباهی رخ داده باشد.

یوهان بیننز، فیزیکدان هسته‌ای از دانشگاه "فون لوند" در سوئد می‌گوید: «نظریه نسبیت یکی از پایه‌های اصلی فیزیک است. اگر نتایج این آزمایش حقیقت داشته باشد ما در حذف و جایگزین کردن آن با قانونی جدید با مشکلات بزرگی مواجه خواهیم شد.» او از این رو هشدار می‌دهد که از اتخاذ تصمیمات عجولانه خودداری شود. به اعتقاد بیننز نتایج به‌دست‌آمده باید دوباره بررسی شوند. او در این مورد می‌افزاید: « به همین دلیل اولین واکنش من این است که به احتمال زیاد در محاسبات اشتباهی رخ داده است.»

کارن هاگنر، فیزیکدانی دیگر از دانشگاه هامبورگ نیز به دسته‌ای متعلق است که به این نتایج با دیده شک و تردید نگاه می‌کنند و مخالف انتشار زودهنگام این نتایج بود. هاگنر خود در انجام این بررسی عضو تیم پژوهشی بوده است و می‌گوید: «باید احتیاط کرد. احتمال دارد که ما هنگام اندازگیری فاصله یا مدت زمان حرکت این ذره‌ها دچار اشتباه شده باشیم.»

اکثر دانشمندان در مورد برخوردی محتاطانه با کارن هاگنر هم‌عقیده هستند. هاگنر می‌گوید: «پیش از اینکه نظریه نسبیت اینشتین را زیر سوال ببریم، باید توجه داشت که احتمال اینکه در محاسبات اشتباهی رخ داده باشد بسیار زیاد است.»

منبع:آفتاب نیوز

بادکردن بادکنک به کمک لیمو ترش

آزمایش 8 : با لیمو ترش بادکنک خود را باد کنید.

 

بادکردن بادکنک به کمک لیمو ترش

با استفاده از آب لیمو و جوش شیرین به راحتی می توانید یک بادکنک را باد کنید.

وسایل مورد نیاز:

  •  بادکنک
  • 40 میلی لیتر آب
  •  یک عدد بطری
  •  یک عدد نی
  •  آب لیمو
  •  یک قاشق سوپ خوری جوش شیرین

 

دستور کار:

1-     قبل از شروع بادکنک را بکشید تا به راحتی باد شود.
2-     آب را داخل بطری بریزید.
3-     جوش شیرین را به آب اضافه کنید و با نی هم بزنید تا حل شود.
4-     مقداری آب لیمو به آن اضافه کنید و به سرعت بادکنک را بالای دهانه بطری قرار دهید.

 

بادکردن بادکنک به کمک لیمو ترش

 

نتیجه:

اگر تمام مراحل بالا را به درستی انجام داده باشید بادکنک شما باد می شود.

اضافه کردن آب لیمو به جوش شیرین یک واکنش شیمیایی به وجود می آورد.

جوش شیرین باز است و آب لیمو اسید می باشد. وقتی این دو باهم ترکیب می شوند دی اکسید کربن تولید می کنند

(CO2).

این گاز از بطری خارج شده و وارد بادکنک می شود.بادکردن بادکنک به کمک لیمو ترش

اگر آب لیمو نداشتید از سرکه نیز می نوانید استفاده کنید.بادکردن بادکنک به کمک لیمو ترش

منبع:تبیان


سرگرمی"1":سوالات IQ

سرگرمی اول

سوال بهره هوش(IQ)

مردی در ساعت ۸ غروب به رختخواب میرود و ساعت کوکی اش را تنظیم میکند تا ساعت ۹ صبح از خواب بیدار شود ، این مرد چند ساعت میخوابد تا با زنگ ساعتش از خواب بیدار شود؟

* فرض مسئله : مرد راس ساعت ۸ به خواب میرود(خوابش میبرد).


جواب یک ساعت است!!!!برای اینکه دلیل آن را بفهمید به ادامه مطلب مراجعه کنید!

 

ادامه نوشته

مغز افرادی که دوزبانه هستند چگونه کار می کند؟

مغز افراد دوزبانه كلمات مشخصي را سريع تر از بقيه افراد پردازش مي كند. به عبارتي توانايي صحبت كردن به زبان دوم تنها نقطه تمايز افراد دو زبانه از ساير افراد نيست. بلكه مغز اين افراد هم متفاوت كار مي كند. به عنوان مثال تحقيقات نشان داده كه بچه هايي كه دو زبان مي دانند، آسان تر از ديگران چيستان هايي كه نكته انحرافي و گمراه كننده دارند را حل مي كنند.

اين نتيجه مطالعه ای است كه متن كامل آن در نشريه سايكولوجيكال ساينس به چاپ رسيده. از نتايج ديگر اين مطالعه اين بوده كه دانستن زبان دوم، حتي اگر در سن نوجواني آموخته شود، بر نحوه خواندن زبان بومي اثر مي گذارد. يافته هاي اين تحقيق حاكي از اين است كه افراد بعد از آموختن زبان دوم ديگر مثل سابق به كلمات نگاه نمي كنند.

اوا ون آچه، روانشناس برجسته اي است كه به همراه همكارانش، اين تحقيق را بر روي 45 دانشجوي هلندي زبان، كه در سن 14 يا 15 سالگي زبان انگليسي آموخته بودند انجام داده است. اين محققان از شركت كنندگان در تحقيق خواستند تا مجموعه اي از جملات هلندي را كه كلماتي همريشه با زبان انگليسي در خود داشتند را بخوانند. اين كلمات شبيه هم و هم معني با هم بودند. (مانند لغت sport كه در هر دو زبان يك معني دارد.) اين افراد جملات هلندي ديگري كه تنها حاوي كلمات غير همريشه با زبان انگليسي بودند را هم خواندند.

ون آچه و همكارانش حركت چشمان شركت كنندگان در اين تحقيق را در هنگام خواندن ضبط كردند. اين محققان پس از بررسي حركات چشم افراد شركت كننده در آزمايش متوجه شدند كه آنها به كلمات همريشه با انگليسي به طور متوسط هشت برابر كمتر از كلماتي كه تنها در زبان هلندي وجود دارد چشم مي دوزند و نتيجه گرفتند كه مغز اين افراد كلماتي كه در هر دو زبان وجود دارد را سريع تر از كلماتي كه تنها در زبان بومي آنها وجود دارد پردازش مي كند.

مهم ترين دستاورد اين مطالعه آن بود كه حتي موقعي كه يك فرد دو زبانه زبان بومي اش را مطالعه مي كند، اثر آگاهي او از زبان دوم در او ديده مي شود. به قول ون آچه «دو زبانه بودن بر يكي از غيرارادي ترين مهارت هاي افراد اثر مي گذارد و آن را تغيير مي دهد».

نتايج جالب اين مطالعه باعث شده تا اين محققان به فكر انجام تحقيق ديگري بيفتند. موضوع تحقيق بعدي اين خواهد بود كه آيا افرادي كه دوزبانه هستند اطلاعاتي را كه از راه گوش به دست مي آورند را هم به شكل متفاوتي پردازش مي كنند يا نه.

البته ظاهراً پرسش هاي ديگري هم وجود دارد كه اين قبيل تحقيقات به يافتن پاسخ هاي آنها كمك مي كند.

منبع: http://www.scientificamerican.com/article.cfm?id=bilingual-brains

هوا،وزن دارد!

به طور معمول ترکیبات موجود در هوا عبارتند از : 78 درصد نیتروژن (N2)  درصد اکسیژن (O2) و 1 درصد دیگر عناصر مانند آرگون (Ar)، دی اکسید کربن (CO2)، متان (CH4) و هلیوم (He). بیشتر گازها از مولکول هایی تشکیل شده اند، که خود این مولکول ها نیز از ترکیب اتم هایی به وجود آمده اند. برخی از گازها نیز تنها به صورت اتمی وجود دارند.

 

وزن هوا

هوایی که اطراف زمین را احاطه کرده است از میلیاردها میلیارد مولکول تشکیل شده است. پس مثل دیگر فازهای مواد مانند جامد و مایع که دارای وزن هستند، اکنون می دانید که هوا و دیگر مواد گازی شکل نیز دارای وزن مخصوص به خود هستند و وزن آن ها به وزن اتم ها و مولکول های تشکیل دهنده آن ها بستگی دارد.

 

جرم مولکلولی برخی مواد موجود در هوا را می توانید در جدول رو به رو مشاهده نمائید.






جالب است بدانید وزن هوای موجود در یک اتاق بیش از 45 کیلوگرم است.هوا از عناصری تشکیل شده که وزن دارند و شما آن عناصر را در جدول بالا مشاهده کردید.ممنون                  شروین الوندی

منبع:سایت تبیان

علت مرگ زنبورها پس از نیش زدن

اگردرد ناشي از گزيدگي حواسي براي شما گذاشته باشد و دقت كرده باشيد متوجه شده‌ايد كه معمولا بيشتر زنبورها بعد از نيش زدن مي‌ميرند.



در يك كندو ملكه، زنبورهاي نر و كارگر در كنار هم زندگي مي‌كنند و هر كدام وظايف متفاوتي را در كندو برعهده دارند.

ملكه كه مادر تمام زنبور‌هاي كندو است، مهم‌ترين وظيفه‌اش تخم‌گذاري است. خرطوم ملكه توانايي جمع‌آوري شهد گل‌ها را ندارد و به طور طبيعي بيش از پنج سال مي‌تواند زندگي كند.

زنبور نر كه معمولا وظيفه‌اش بارور كردن ملكه است، به علت نداشتن نيش، توانايي جمع‌آوري شهد و گرده را ندارد و تنها 24 روز زنده مي‌ماند.

زنبور‌هاي كارگر كه همگي ماده هستند، بيشترين جمعيت كندو را تشكيل مي‌دهند و كار آنها جمع‌آوري شهد و گرده گل‌ها و در نهايت توليد عسل است.

در اين ميان بايد گفت تمام زنبور‌هايي كه در يك كندو زندگي مي‌كنند توانايي نيش زدن را ندارند و تنها زنبور‌هاي كارگر هستند كه نيش مي‌زنند و پس از نيش‌زدن مي‌ميرند.

مرگ اين زنبور‌ها بعد از نيش‌زدن به دليل نوع نيش آنهاست. نيش زنبور‌هاي كارگر خاردار است، به اين معني كه پس از نيش زدن و ورود زهر به بدن موجوداتي كه ساختار گوشتي دارند، نيش درمحل گزش گير مي‌كند و زنبور تمام تلاش خود را براي بيرون آوردن نيش خود مي‌كند كه اين تلاش با پاره شدن شكم، در نهايت منجر به مرگ زنبور پس از چند دقيقه بعد از گزش مي‌شود.

اين درحالي است كه ملكه و ساير زنبورهاي كندو به علت داشتن نيش بسيار نرم و انعطاف‌پذير پس از نيش زدن نمي‌ميرند و اين ويژگي، اين قابليت را به اين زنبورها مي‌دهد تا بصورت پياپي از نيش خود استفاده كنند، بدون آن كه نيش آنها در محل مورد گزش گير كند.

نكته قابل ذكر اين‌كه علت قرمزي و سوزش در محل گزيدگي مربوط به اسيد فرميك موجود در زهر زنبور است كه اين اسيد در گياه گزنه نيز وجود دارد.

منبع:سایت نوز

حیوانات چگونه زمین لرزه را پیش بینی می کنند؟

بسیاری از جانداران می توانند با احساس تغییرات شیمیایی که در آبهای زیرزمینی رخ می دهند، آغاز یک زمین لرزه را پیش بینی کنند.

دانشمندان بر این باورند چنین توانایی در میان حیوانات منجر به بروز رفتارهای عجیب و غریب آنها پیش از وقوع زمین لرزه است. محققان در سال 2009 پس از اینکه مشاهده کردند گروهی از وزغها چند روز پیش از وقوع زمین لرزه ای در لاکوئیلا ایتالیا برکه زیستگاه خود را ترک گفتند، مطالعه بر روی این تغییرات شیمیایی را آغاز کرده و پیشنهاد دادند این رفتار جانداران می تواند با پیش بینی زمین لرزه در ارتباط باشد.

طی سالها مطالعه دانشمندان مکانیزمی را تشریح کردند که طی آن سنگهای تحت فشار در پوسته زمین ذرات بارداری را آزاد می کنند که با آبهای زیرزمینی واکنش نشان می دهند. جاندارانی که در نزدیکی آبهای زیرزمینی زندگی می کنند نسبت به کوچکترین تغییرات این آبها بسیار حساس هستند و از این رو می توانند این تغییرات را چندین روز پیش از لغزیدن سنگها بر روی یکدیگر احساس کنند.

منبع:سایت کنجکاو

محققان دانشگاه اوپن امیدوارند فرضیه آنها بتواند الهام بخش بیولوژیستها و زمین شناسان شود تا آنها با همکاری یکدیگر راهکاری را برای استفاده از این جانداران در شناسایی علائم زمین لرزه بیابند.

وزغهای لاکوئیلا اولین نمونه های حیوانی نیستند که پیش از وقوع یک رویداد بزرگ لرزه ای از خود رفتارهای عجیب و غریب نمایش می دهند. گزارشهای متعددی وجود دارند که این رفتارها را در میان دیگر خزندگان، دوزیستان، و ماهی ها تایید می کند. با این همه جاندارانی مانند مورچه ها پیش از وقوع زمین لرزه تغییری را در رفتار خود به وجود نمی آورند. اما مارها، مشابه رویداد زمین لرزه سال 1975 در چین که یک ماه پیش از آغاز زمین لرزه لانه های خود را ترک گفتند، نیز از توانایی پیش بینی زمین لرزه برخوردارند.

محققان در رویداد وزغهای لاکوئیلا دریافتند زمانی که سنگها تحت فشار بالا، برای مثال فشار ناشی از حرکات تکتونیکی قدرتمند، قرار می گیرند ذرات بارداری را از خود آزاد می کنند که این ذرات در میان سنگهای اطراف خود جریان یافته و پس از رسیدن به سطح زمین با هوا واکنش نشان داده و مولکولهای آن را به یون تبدیل می کند.

بر اساس گزارش بی بی سی، این یونها در انسانها منجر به بروز سردرد و تهوع شده و در حیوانات میزان هورمون استرس را در خون افزایش می دهد. این ذرات همچنین با آب واکنش نشان داده و پراکسید هیدروژن تولید می کنند. این واکنشهای زنجیره ای می توانند بر روی مواد ارگانیک موجود در آب برکه تاثیر گذاشته و آنها را به موادی مضر تبدیل کنند که برای جانداران آبزی مضر هستند. محققان بر این باورند این مکانیزم پیچیده زوایای پنهان بسیار زیادی دارند و از این رو نیازمند آزمایشها و مطالعات پیچیده ای است.

پدیده هارپ

سلام به همه ی دوستان گلم.این اولین مطلب وبلاگم.پس تولین مطلبمون رو با پدیده ی هارپ شروع میکنیم!

راستش پدیده هارپ یک پروژه ی کاملا امریکایی است که توسط محققان این کشور پیشرفته تنظیم شده

است این پروژه در منطقه ی آلاسکا پیاده شده است و البته به دیدگاه سیاستمداران کشور آمریکا این پدیده به

نفع بشر است که البته اینطور نیست.کار این پدیده اینطور نیست بلکه حتی یک پدیده ی ضد بشری است.

دانشمندان آمریکایی یک سری آنتن هایی طراحی کرده اند که این آنتن ها بر آیونوسفر زمین تاثیراتی عجیب

میگذارد.این آنتن ها که هم اکنون در آلاسکا هدایت میشود می تواند برای هر کشوری که با امریکایی ها

مشکلات سیاسی و یا حتی نظامی دارد مضر باشد.جالب این است که امریکایی ها تا حالا این پدیده را در

خاورمیانه و حتی بر روی کشور چین هم امتحان کرده اند که نتایج آن چندان خوشایند نبود.

یادتان است که روزی در خلیج فارس دلفین ها به طرز عجیبی مرده بودند و به طرف ساحل کشیده شده بودند؟

بر روی پوست دلفین ها سوختگی های عجیبی وجود داشت که محققان بحرینی و قطری با تحقیقات بسیار

دریافتند که این ها طبیعی نمیباشد و باید اشکالی در ژن دلفین پدید آمده باشد.با تحقیقات بسار ثابت شد

که این کار به علت"پدیده هارپ"بوجود آمده است و سازمان ملل به آمریکایی ها دستور داد تا اطلاع ثانوی

از این پدیده ی بسیار خطرناک استفاده نکنند.این هم سایت رسمی هارپ که اگر بتوانید آن را معنی کنید

متوجه میشوید که آن ها از دیدگاه خود این پدیده را برای بشر تنظیم کرده اند!

http://www.haarp.alaska.edu/